عسل خوب!
سلام
2 روز پيش گل پسر ما هوس خاله بازي با دختر 9 ساله همسايه به سرش زده و با التماس از مامانم مي خواسته كه بره و ازش بخواد كه تو بازي همراهيش كنه
خلاصه پسري با اجازه مامانم ميره در خونه همسايه و از عسل مي خواد كه باهاش بازي كنه و اون هم كه ظاهرا از خداش بوده با كمال ميل قبول مي كنه و اين موافقت باعث ميشه كه بنده خدا از ساعت 1 ظهر تا حدود 6 كه من برسم خونه، رسما سر كار باشه و مشغول بازي با پسري و همچنين جواب دادن به سوالات زياد و عجيب پسري ما
و آخر كار هم پسري به سختي دل كند و رضايت داد همراه من بياد خونه...
ديشب كه داشتيم از خونه پدرم برمي گشتيم خونه به باباش ميگه: اينجا خونه عسل ايناس، اينقدر عسل خوبي بوددددددددددددددددددددد (يه آن از شنيدن اين جملش من و جناب همسر هوس عسل مرغوب كرديم و كلي خنديديم از اين حرفش) اينقدر با من بازي كرد، حيلي با ادب بود (انصافا هم تو كل بچه هاي همسايه عسل يه چيز ديگه ست).